عصبانیم،خیلی. نمیخوام بگماز کی.از چی.نمیخوام به هیچ کس حق بدم.چون الان عصبانیم.نمیخوام از زاویهی دید کسی دیگه به قصه نگاه کنم.نه!چون حس میکنم هیچ وقت حرفم شنیده نشد.مسئولیت پذیری یعنی چی؟چرا وقتیی اشتباهی کردیم، یک تصمیم غلطی گرفتیم، اینکه بیایم و تمامش کنیم مسولیت پذیری نیست؟همیشه اینکهی بار کج روی دوش داشته باشیم و هی خودخوری کنیم و بپیچیم به خودمون این میشه مسولیت پذیری؟یعنی من هرچقدر رنج بیشتری بکشم مسولیت پذیر ترم؟
نمیدونم.
دارم حسم رو مینویسم که نگاهش کنم.ولی حتی درون خود من هم،کسی هست نمایندهی افکار رایج جامعه که سعی میکنه شماتتم کنه.و حالم رو این بد میکنه.خدایا از دست خودم و این افکار و حسهام،به تو پناه میبرم توی این ماه رمضان عزیز و دوست داشتنی.